ایجاد شخصیت طبیعی الکسا و گوگلاسیستنت
ایجاد شخصیت طبیعی الکسا و گوگلاسیستنت ،دستیار های همراه هوشمند ،الکسا و گوگل اسیستنت هر روز پیشرفته تر شده و کم کمک دارند به سطخی می رسند که اگر نگران نشویم جای تعجب دارد.
دستیار های صوتی را هر روز می توانیم در زندگی خود ببینیم و شاید بعضا برای زندگی به آن ها وابسته شده ایم.این میزان وابستگی بستگی به میزان و سبک زندگی ما در حرکت به سمت خانه ی هوشمند دارد.
این سبک زندگی ما را وابسته به آنها می کند.
این وابستگی را از خاموش و روشن کردن لامپ ها و خرید بلیط هواپیما تا یاد آوری پرداخت های بانکی میتوان دید.
ازطرفی بسیاری از مردم در اولین مواجهه با یک دستیار صوتی، درخواستهایی انسانیتر از آن دارند و بهنوعی بهدنبال رفتارهای انسانی در آنها هستند.
بهعنوان نمونه شاید در اولین برخورد با دستیار هوشمند، احوالپرسی یا حتی بروز علاقه یا حتی درخواست تعریف کردن یک جک را مطرح کنیم.
چالش های پیش بینی شده
گاهی ما به چشم تفریخ با آن ها مواجه میشویم و مجموعه ی عجیب و غریبی از سوالات غیر متداول را از آن ها میپرسیم.
بهعنوان نمونه ما از آنها درخواست جک کرده و دربارهی کتاب مورد علاقه یا حتی وصیت نامه از آنها سؤال میکنیم.
چنین سؤالهایی شاید مسخره و بیفایده بهنظر برسند.
اما بههرحال توسعهدهندهها میدانند که آن ها قرار است با چنین سوال هایی مواجه شوند.
درنتیجه آنها دستیارهای صوتی را برای پاسخگویی به هرگونه سؤال، آماده میکنند.
ایجاد شخصیت طبیعی الکسا و گوگلاسیستنت ،گوگل اسیستنت را میتوان طبیعیترین دستیار هوشمند کنونی در دنیای فناوری دانست.
البته نه این دستیار و نه الکسا و سیری توانایی رسیدن به تکلم و صحبت کردن شبیه به شخصیتهای کامپیوتری در فیلمها را ندارند.
آنها توانایی تبدیل شدن به دوست و همراه نزدیک یا حتی دشمن (مانند فیلمهای علمی تخیلی) را ندارند.
البته ارتباط شما با دستیارهای هوشمند، شاید عواقب و تأثیراتی بیش از آنچه تصور میکنید، داشته باشد.
سرمایه گذاری ها
فیسبوک و دیگر غولهای شبکهی اجتماعی، پیشرفتی عالی در متصل کردن ما به یکدیگر داشتهاند.
امروز کاربران با هزاران کیلومتر فاصله، ارتباطهای صوتی و تصویری با یکدیگر برقرار میکنند.
ازطرفی بسیاری از تحقیقات علمی نشان میدهند که تأثیر چنین ارتباطهایی روی ذهن و رفتار ما، کاملا منفی بوده است.
شرکتهایی همچون اپل و مایکروسافت، در مسیر مشابه سرمایهگذاریهای عظیمی در دنیای تبلتها انجام دادهاند.
و بهدنبال پیادهسازی هرچه گستردهتر اکوسیستمهای مرتبط در مدارس هستند.
امروز نسل کاملی از والدین نیز وجود دارند که استفادههای علمی از تبلت و دستگاههای مشابه را برای اهداف آموزشی، تحسین میکنند.
والدین از سالها پیش نگرانی خود را از وجود دستیارهای صوتی در خانهها ابراز کردهاند.
نگرانیهایی که بیشتر پیرامون حریم خصوصی و تربیت کودکان شکل میگیرد.
ازطرفی نکتهی مهم این است که جهل ما نسبت به دستیارهای صوتی، بیشتر از دانشمان بهنظر میرسد.
دستیارهای صوتی هم مانند تبلتها وضعیت مشابهی از لحاظ عواقب و پیامدها دارند.
درواقع توسعهی آنها نسبت به درک پیامدها با سرعت بیشتری صورت میپذیرد.
ازطرفی ترس نباید جلوی نوآوری را بگیرد.
اما درنهایت نگرانیهای طبیعی باید باعث شود تا ما مصرفکنندهها، تعاملی عاقلانهتر با فناوریهای پیرامون داشته باشیم.